عشق بین آدرین و مرینت2

Amirhossein Alizadeh Amirhossein Alizadeh Amirhossein Alizadeh · 1403/05/17 00:14 · خواندن 1 دقیقه

وقتی من آدرین کارمون تموم شد رفتم خونه و بعد از چند دقیقه دیدم یک نفر شرور شده اسمش        خواب آوره  تیکی اسپات ان  و با گربه ی سیاه شکستش دادیم و اصلا حواسم نبود که دیدم دارم به حالت اول بر می گردم قدرت هام از بین رفته بود با گربه ی سیاه رفتیم تو کوچه که دیدیم هر دو به حالت اول برگشتیم 

آدرین:مرینت تو لیدی باگی؟ 

مرینت: آره و تو گربه ی سیاه هستی؟

آدرین: رفتم جلو مرینت رو بوسیدم بعد از ۱۵ دقیقه

(سازنده:۱۵دقیقه چیکار می کردین آدرین:به تو چه 

سازنده:الان که مرینت رو کشتم میفهمی 

آدرین:غلط کردم گ و ه خوردم سازنده: الان شدی یه بچه ی خوب)

خوب دوستان این پارت دوم بود