عشق بین آدرین و مرینت۷
·
1403/05/23 10:51
· خواندن 1 دقیقه
مرینت:اون سه تا من رو گذاشتن تو ماشین و گفتن ما برادر های تو هستیم مرینت گفتم:من مرینت
دوپن چنگ هستم و برادر ندارم
الکس:گفت تو مرینت هاردی هستی وقتی بچه بودی تو بیمارستان گم شدی و ما کل پاریس رو دنبالت گشتیم ولی پیدات نکردیم تا ۲سال پیش خواهر بزرگه مرینت:یعنی من دزدیده شدم ببخشید من یه زنگ بزنم
سابین:سلام دخترم
مرینت:درسته من رو از بیمارستان دزدیدین
سابین:گی بهت همچین حرفی زده
مرینت:برادرام
سابین:آره درسته بلاخره باید می فهمیدی
مرینت: پس درسته خداحافظ و تلفن رو قطع کردم
الکس:من برادر کوچکتره هستم الکس و این دو تا هم دوقلو هستند مت و جف هاردی و البته دختر عمو جانت هم هست
مرینت:میشه من رو ببرین خونه
مت:چرا نمیشه